خدای من ! اگر
مرا به گناهم بگیری من هم تو را به عفوت میگیرم ،خدای من !به عزت وجلالت سوگند اگر
مرا به گناهانم مطالبه کنی من نیز تورا به عفوت مطالبه میکنم واگر مرا به خاطر
لئامت من مطالبه کنی من نیز تورا به بزرگواریت مطالبه میکنم واگر مرا به آتش جهنم
ببری من نیز به دوزخیان میگویم که من تو را دوست دارم !
امام در این بخش
بجای نیاز به ناز میپردازد که از ظرایف دعا ست
مانند فرزند
خطاکاری که زندگیش توسط پدر اداره میشود وخود را سزاوار کیفر میبیند ،
بارعایت فاصله سر خود را به زیر انداخته آهسته عذر خواهی میکند وسعی میکند
عواطف پدر را تحریک کند با سخنانی لطیف ومودبانه دل پدر را به خود مهربان میکند
تاکار به آنجا برسد که پدر اورا در آغوش بگیرد ودستی بر سرش بکشد حال
شروع میکند به ناز کردن که اگر مواخذه ام کنی تو را با بخششت میگیرم
اگر بگویی چرا
این جرم را مرتکب شدی میگویم پس بخشش وجود تو کجا رفت ؟
اگر حتی تنبیهم
کنی میگویم دوستت دارم!
اگر فرزند در
ابتدا اینگونه سخن میگفت بی ادبی بود اما حال که خود را در آغوش پدر میبیند
این سخنان جادارد مناجات کننده هم چنین است واین یکی از شیوه های راز ئنیاز
باخداست که فقط در دعاهای اهل بیت دیده میشود
برگرفته از کتاب
شکوه نجوا (شرح مناجات شعبانیه ) استاد مصباح یزدی